دلـــنوشته های وروجک کاش سرنوشت جز این مینوشت
| ||
|
سهراب گفتی:چشمها را باید شست.... شستم ولی !.... گفتی:جور دیگر باید دید.... دیدم ولی !... گفتی زیر باران باید رفت.... رفتم ولی !.... او نه چشمهای خیس و شسته ام را..نه نگاه دیگرم را...هیچ کدام را ندید!!!!! فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: دیوانه باران ندیده...... نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |